سورنا همچنان منتظر است گربهی ماجراجويش، نيلی به خانه برگردد. اما نيلی كنجكاو است به سفرش ادامه بدهد و اينبار وارد سرزمين پهناور خراسان میشود. سرزمينی پر از چيزها و جاهای شگفتانگيز. همراه با آقای لکلک و نامزدش ميان ابرها پرواز میكند و دشتهای زيبا و رنگارنگ زعفران را تماشا میكند. در كوير سوزان گرفتار میشود و راهش را گم میكند. خطر هر لحظه در كمين گربهی مسافر است. شكارچیهای بدجنس همه جا هستند. قناتهای تاريک پر از موجودات مرموز و عجيب و غريباند. اينبار هم نيلی در نامهاش افسانهای زيبا را از سرزمين زعفران برای سورنا تعريف میكند. آيا سفر طولانی و پر حادثهی نيلی بهزودی تمام میشود؟ فعلاً كه تنها دلخوشی سورنا، خواندن نامههای نيلی است.
دیدگاه خود را بنویسید